روند نزولی ایران در آزمون تیمز ؛ از هر ۵ دانش آموز ایرانی ۲ نفر هیچ چیز یاد نمی گیرند سن ابتلا به آلزایمر در ایران به ۴۵ سال رسید مهاجرت سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی نخبه مرگ تدریجی ” بی شناسنامه ها” در جغرافیای بلوچستان هزار و ۶۹۴ نفر در صف تعیین هویت، دهها هزار نفر بلاتکلیف میزان اعدام زنان در ایران در سال ۲۰۲۴ «بی‌سابقه» بوده است اقتصاد ترسناک خماری در ایران ۶۰ درصد طلاق های استان فارس مربوط به کودک همسری است مهاجرت دانشجویان ایرانی در ۱۰ مقصد اصلی به رقم ۱۱۰ هزار نفر رسیده این رقم در مقایسه سال ۲۰۲۰، رشد ۸۲ درصدی را نشان می‌دهد آمار بی‌سوادی در ایران به ۱۸ میلیون رسید ایران چقدر مستاجر دارد


الهام احمد یکی از دو نماینده تشکلات اداری خودمختار برای روابط خارجی ونماینده این تشکیلات خودمختار در سطح بین‌المللی و یکی از چهره‌های کلیدی در سوریه پس از اسد است. گفتگوی جاستوس یوهانسن با الهام احمد با اینکه سقوط رژیم اسد شادی بزرگی به همراه داشته است، اما این شادی با ترس از آینده آمیخته شده است...تشکیلات اداره خودمختار دموکراتیک شمال و شرق سوریه"، یک منطقه شبه‌خودمختار به رهبری کردها، حدود یک‌سوم قلمرو سوریه را شامل می‌شود و هنوز رسماً از سوی هیچ‌کس به رسمیت شناخته نشده است. این منطقه پروژه‌ای دموکراتیک و منحصربه‌فرد و تلاش برای برابری جنسیتی را پیش برده به ‌گونه‌ای که تمام موقعیت‌های مدیریتی به طور مساوی توسط زنان و مردان اداره می شوند. با این حال " تشکیلات اداره خودمختار دموکراتیک شمال و شرق سوریه" با چالش‌های عمده‌ای مواجه است که در راس آن به ‌ویژه جنگی است که ترکیه سال‌هاست علیه این منطقه به راه انداخته است....


مزار ساعدی کلباران شد!
ما که همواره ارزش‌های انسانی و حرمت کرامت انسان‌ها را پاس داشته‌ایم و پاس می‌داریم، هتک حرمت به آرامگاه نویسنده مردمی ایران را محکوم می‌کنیم و ضمن اعتراض و ابراز تنفر و انزجار به این رفتار شرم‌آور و ضد انسانی و شعارهای فاشیستی، توجه مردم آزادیخواه و مبارز ایران را به رشد فاشیسم و خطری جلب می‌کنیم که در این دوران پرآشوب، پس از فروپاشی حکومت اسلامی، آیندۀ مردم و مملکت ما را تهدید می‌کند.


به‌خوبی می‌دانیم فاشیسم زبانی می‌تواند پیش‌درآمد بازسازی یک دستگاه جهنمی سرکوب دیگر باشد. ازاین‌رو، در برابر این گفتمان مقاومت می‌کنیم و پای می‌فشاریم که این گفتمان هرگز نمی‌تواند ذره‌ای بر مبارزات آزادی‌خواهانه و دموکراتیک روشنفکران و آزادیخواهان ایران تأثیر بگذارد. گسترش حملات سازمان‌یافته و هدفمند به روشنفکران و اندیشمندان تنها عزم ما را در مبارزات متحد و همبسته‌ی آزادی‌خواهانه در برابر این فاشیسم نوظهور راسخ‌تر خواهد کرد و هشداری است برای ما که بیش از پیش بر اصول اولیه‌ی آزادی بیان بی‌حصر و استثنا تاکید کنیم.


من که متولد اواخر دهه شصت هستم و خودم و دوستان اطرافم را افرادی امروزی و گشوده در برابر مسائل مختلف ارزیابی می‌کردم، با تصویری متفاوت از زندگی و شکاف نسلی با این معترضان روبه‌رو شدم.نسبت به من شهروندانی بسیار جهانی‌تر بودند، شرم کمتر و بیان روان‌تری از خود داشتند. یا با ملاحظه بسیار کمتری از خواسته‌های خود سخن می‌گفتند. راحت‌تر نسبت به بدن، روابط و تجربه‌های زیسته خود حرف می‌زدند. داشتن دوست پسر و دوستان پسر اجتماعی برای آنها یک مساله عادی و پیش پا افتاده بود و تحمل اعمال اقتدار از سوی خانواده، مردان و حکومت به چشم آنها ناعادلانه و غیر قابل تحمل می‌رسید و نسبتی بین جهان خود و حاکمیت نمی‌دیدند.


در سوریه یک جابجایی سیاسی تمام‌عیار در جریان است؛ یک بازآراییِ تاریخیِ صحنه‌ی سیاسی، از بالا. صحنه‌گردانان گرچه در نگاه نخست ناپیدا هستند، اما پیداکردن محل استقرارشان در تاریکی‌های پشت صحنه چندان دشوار نیست. برای مردمان خاورمیانه که حیات مادی و سرنوشت‌ اجتماعی–سیاسی‌شان از دیرباز توسط آمدورفت دیکتاتورها و نظامیان رقم‌خورده است، این جابجایی (دست‌کم به‌لحاظ نمادین) اهمیت ویژه‌ای دارد. برای مردمانی چون ما که سالیانی دراز گفتمان دولتیِ «استکبارستیزی» و «محور مقاومت» را همچون اسم‌رمزی برای تداوم سرکوب سیاسی و محرومیت اجتماعی تجربه کرده‌اند، تامل در زوایای ناپیدای این جابجاییِ قدرت می‌تواند بر دیوارهای قفسی که گرفتار آن‌یم روشنی بیاندازد. داعیه‌ی اصلی این یادداشت کوتاه این است که تار و پود ایدئولوژیکِ این قفس از جنس دروغ است. برای سنجش این داعیه از منظر تحولی که اکنون در سوریه در حال وقوع‌ است، از میان ابعاد متعدد این رخداد اجمالا به دلالت‌های آن درباره‌ی نقش دولت ایران و‌ داعیه‌های سیاسی و ایدئولوژیک آن نظری می‌اندازیم.

کارگاه دیالکتیک

در بحث حاضر به مسئله‌ی کولبری از منظر اقتصاد سیاسی و روابط قدرت در عرصه‌ی اقتصاد توجه می‌کنم.[۱] در اغلب تحقیقات از منظرهای متعدد جامعه‌شناسانه و مردم‌شناسانه به این معضل نگاه شده، اما اگر به موضوع کولبری از منظر اقتصاد سیاسی نگاه کنیم، آن را چطور صورت‌بندی می‌کنیم؟ حدود ۱۰ سال قبل در سمیناری در دانشگاه کردستان سنندج در مورد «اقتصاد مرز» حضور داشتم، در خلال صحبت‌ها با شرکت‌کنندگان در آن سمینار داشتم دریافتم که معضل کولبری برای مردم کردستان مانند نوعی تروما شده است. به عبارتی کولبری روان‌زخمی عمومی در کردستان است که بخش بزرگی از جمعیت ناگزیرند برای تأمین معیشت‌شان با آن مواجه شوند. پرسش‌ام این است که اگر از زاویه‌ی اقتصاد سیاسی، یعنی از منظر مناسبات قدرت در عرصه‌ی اقتصاد، به کولبری بنگریم باید بر چه موضوعاتی تمرکز کنیم و چطور مسئله را صورت‌بندی می‌کنیم؟

نقد اقتصاد سیاسی

همزمان با گسترش قتل های زنان در ترکیه، صلاح‌الدین دمیرتاش سیاستمدار برحسته ی کرد اهل ترکیه، در متنی که برای عموم منتشر کرده، خواستار امضای دوباره کنوانسیون استانبول از سوی دولت این کشور شد و اعلام کرد: “اگر می‌خواهیم صلح اجتماعی بسازیم، بیایید از اینجا شروع کنیم.” دمیرتاش در این فراخوان به افزایش قتل‌های زنان اشاره کرده و خواستار امضای دوباره کنوانسیون استانبول و اجرای تمامی مفاد آن شده است.

اخبار روز

هاردال: به عنوان یک فلسطینی بومی، من در سرزمینم به شدت ریشه‌دار هستم. به همین دلیل، من برای آینده‌ای بهتر نه تنها برای قوم خود، بلکه برای یهودیان اسرائیلی نیز تلاش می‌کنم. از این موضع مستقل، تمام فلسطینی‌ها می‌توانند و باید به «دشمن» پیشنهاد آشتی دهند.
مبوهیم: به عنوان یک اسرائیلی یهودی باید به وضوح بگویم که ما فقط زمانی می‌توانیم با هم زندگی کنیم که جنایات جنگی خودمان نیز مورد رسیدگی قرار گیرند. ما باید بیاموزیم که جنایات کنونی را به عنوان جنایاتی که علیه شهروندان آینده خودمان انجام شده، ببینیم. روزی این‌گونه دیده خواهند شد. این تنها امیدی است که داریم.

منبع -اخبار روز

ما را با بدن های داغ
به خاک سپردند….
ما همراهان و همسرنوشتان کارگران ایران، فعالان کارگری، فمینیست های جامعه گرا و کوئیر، مدافعان حفظ زیست بوم، طرفداران حقوق بشر، مدافعان آزادی های بی قید و شرط سیاسی، برابری، دموکراسی فراگیر و از پائین و طرفداران عدالت اجتماعی، ضمن همدردی و همدلی با کارگران معادن، از صمیم قلب به خانواده های کارگران جانباخته تسلیت می گوئیم و بر این امر تاکید می کنیم که؛ «چاره کارگران، وحدت و تشکیلات است»