در زمانی که حتی خبر اعدام، خشم جامعه را در سطح واکنشهای جمعی بینظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر می برد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزمهای سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران می خورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطیهای بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم میکند، اگر بشود اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد میشوند. مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار میکشیم و حرمت آزادی را پاس میداریم.
حرکات اعتراضی زاهدان که راسک هم تاحدودی به آن پیوسته است با شجاعت قهرمانه ای ادامه یافته است. از نظر کلی می توان گفت حرکات اعتراضی زاهدان همچنان به سنیان بلوچ محدود است ولی با همدردی ساکنان غیر بلوچ و غیر سنی شهر همراه است و نیرو های امنیتی و بعضی از دسته های افراطی نتوانسته اند بین شیعه- سنی و یا بلوچ و غیر بلوچ شکاف ایجاد کنند.
هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)
اگرچه اعتراضات در پی جان باختن زندهیاد «مهسا امینی» برای برخی چندان غیر منتظره نبود، بیتردید پایداری بیش از صد روزۀ اعتراضات، افزایش دامنه و تراکم اعتراضات و همچنین تغییرات در الگوی اعتراضات بسیاری را متعجب و غافلگیر کرد؛ از جمله اینکه اعتراضات بخشی از زنان و دختران علیه تبعیضهای جنسیتی و همینطور حجاب اجباری که با صورتبندیهای «جنبش زنان» و «ناجنبش زنان» سالها به اشکال مختلف استمرار و تداوم داشت، ناگهان نیروی قابل توجه و موثر برای کنش جمعی اعتراضی شد
سعید مدنی
لازم است نسبت به هژمونی طلبی این جریان و تکیه اش به قدرت های خارجی و دل بستن به « گوادلوپ دوم» گرچه در شکل و شمایل و شرایطی دیگر حساس باشیم.
ما باید وحدت و یا همسوئی در عین تکثر را که از بزرگترین درسهای انقلاب «زن، زندگی، ازادی» در طیچندین ماه گذشته هست، بیاموزیم و آن را در تناسب به فضای خارج کشوربکارگیریم. این وحدت یا همسوئی میتواند متناسب با عملکرد و برنامه نیروهای راست و بینابینی و چپ و دموکرات سطوح بندی شود.
تقی روزبه
دربارهی تداوم اجرای سیاستهای نولیبرالی در ساختار بستهی سیاسی
خصوصیسازی در ایران بعد از جنگ، در همهی دولتها و همهی شرایط پیش رفته است. خصوصیسازان اغلب از بحرانها هم برای خود فرصت ساختهاند. بهگونهای که در آخرین مرحلهی آن تا امروز حتی در روزهایی که اعتراضات خیابانی در ایران در جریان بود فرآیند «خصوصیسازی» داراییهای دولت، نه فقط متوقف نشد بلکه با شدت و سرعتی بیسابقه پیش رفت. واگذاریهای مهمی صورت گرفت، تصمیماتی نو گرفته شد و مصوبات جدیدی تهیه و ابلاغ شد و برخی از آن اقدامات انتقادهایی برانگیخت.[۱]
منبع: نقد اقتصاد سیاسی
مناسبات بینالمللی قطعا اهمیت بسیار دارد، اما آیا راهی جز تقلا برای موازنه و تلاش برای خروج از مدار وابستگی، برای مراوده کمتنش با جهان وجود دارد؟ غلتیدن از یک وابستگی به وابستگی دیگر (توپ برای بازی ابرقدرتهای غرب و شرق شدن)چگونه حلال بحران ماست؟ ما عاشق وطنمان هستیم، در این خاک خونین، دست در دست، در ادامه بیش از صدسال خون برای دموکراسی و عدالت می جنگیم و نمی خواهیم چکمههای بیگانه به خاکمان توهین کنند.
ما راهی جز قدرت همبسته و متحد ستمدیدگان نمی شناسیم، کسانی که مدعی راه نتیجهبخشتری هستند برایمان توضیح دهند.
زنان و كردستان نخستین قربانیان سركوبگریهای رژیم تازە بە دوران رسیدە پس از فروپاشی حاكمیت پهلوی بودند. اما در كردستان در مقابل سیاست نهادینە كردن و قانون مداری اسلام سیاسی، جنبشی سیاسی پا گرفت كە لاییسیتە، سكولاریزم، دموكراسی و مبارزە با اقتدارگرایی و مركزگرایی را تجربە می كرد. رویارویی این دو پدیدە متضاد در جغرافیای ایران بە فتوای جهاد شخص خمینی بر علیە جنبش كردستان انجامید و تهاجمات سراسری ارتش و سپاه پاسداران را بە دنبال داشت . حملات نیروهای واپسگرای وابستە بە تهران و قم با حماسە پیشمرگان مواجه گردید و شهرها و روستاهای كردستان را فرا گرفت و از دل مبارزات سیاسی جنبش مقاومت خلق كرد رقم خورد.
منبع :سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران
در لحظهی حاضر ــ چهار ماه پس از شروع خیزش «زن، زندگی، آزادی» ــ هنوز نیروهای سیاسیِ مخالف جمهوری اسلامی پراکنده و بدون استراتژی ایجابی و ارتباطات ارگانیک، اعم از عمودی یا شبکهای، هستند. کارزارها همه سلبی است. نیروهای چپ نگاه خود را به اعتصابات کارگری و صنفی دوختهاند و گمان دارند پیوند خیابان با اعتصاب سراسری شانس آنها را برای کسب هژمونی بیشتر میکند. اما به نظر میرسد که بیشتر از اعتصاب سراسری در صنایع کلیدی، آنچه سرنوشت جنبش را تعیین میکند «قشرهای خاکستری» یا همان خردهبورژوازی شهری است، جمعیتی بزرگ و دهها میلیونی متشکل از کارمندان دولتی و بخش خصوصی، کسبه و بازاریان، مغازهداران، کارگاهها، سرمایهدارانِ کوچک، استارتآپها، و هزاران خدمهی شهری که معیشت آنها به سرمایهی کوچک گره خورده و بیش از هرچیز نیاز به وارداتِ کالا و سرمایه دارند.
عبدی کلانتری
در واقع، فرم مناسب سازماندهی برای فمینیستها، چپها، دموکراتها و ملیتهای تحت ستم که هسته اصلی جنبش «زن، زندگی، آزادی» را شکل میدهند، در تضاد با شیوه بسیج برخی تلویزیونهای خارج کشور ( وابسته به عربستان سعودی و اسرائیل) قرار میگیرد که با ایجاد یک گفتار اردوگاهی یکدست در بالا سعی در ایجاد یک توده بیشکل، اتمیزه و همگن در پایین دارند. جنبش «زن، زندگی، آزادی» باید از پایین به بالا، از حاشیه به مرکز، از داخل به سمت خارج خود را سازماندهی کند. مقدم بر ایجاد شبکهای گسترده و منسجم در امتداد این بردارها و علیه اشکال زنده و اشباح سلطه و پدرسالاری، هیچ ائتلاف و جبهه مشترکی نه ممکن و نه مطلوب است.
امیر کیانپور