نباید بگذاریم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به فراموشی سپرده شود. این کودتا همچون یک صحنه نمایش تاریخی است، با چهرههای سیاسی که نقشآفرینی آنان به اقتضای اهمیت این رویداد در حافظه تاریخی مردم ایران حک شده است. پس بیدلیل نیست همه جریانهای سیاسی موجود داخل و خارج درصددند این رویداد را به فراخور باورها و چهبسا منافع خود بازتعریف کنند و در صورت امکان در نقشهای تثبیتشده این رویداد تاریخی جابهجایی اساسی ایجاد کنند.
-
اخبار روز
گر حزب، بهمثابهی یک ارگانیسم جمعی، بیانگر اعتلای بخشی از طبقه ــ بخش پیشتاز آن ــ از مرحلهی اقتصادی- رستهای به مرحلهی سیاسی، از خاصبودگی به عامیت، است، طبیعی است که همان اعتلا ــ ولو در سطوحی متفاوت ــ در هر یک از اعضای منفرد آن نیز رخ دهد. به عبارت دیگر، حزب نهفقط به معنای دقیق کلمه عینیتیابی «وجه پالایشگر» و مصداق ساختاری است، بلکه هر فردی با ورود به حزب، به طور کامل یا جزئی این «وجه» را تحقق میبخشد و این توانایی را کسب میکند که با آزادی و آگاهی بیشتری در جامعهای که در آن میزید، عمل کند.
ترجمهی: تارا بهروزیان
چپ انقلابی باید به کدام جهت چشم بدوزد، چه وظایفی بر دوش دارد و نبرد اصلی در کجا اتفاق خواهد افتاد، به آنجایی اشاره میکنیم که «مردم» در نهادهای برآمده از انقلاب سرنوشت خودشان را به دست خواهند گرفت و حکمرانیای که ضرورتن با سرکوب این نهادها میتواند تاسیس شود.
طرح چهرههایی مانند رضا پهلوی، و پخش همزمان بهاصطلاح مصاحبهی تلویزیونیاش از چند شبکهی ماهوارهای که بودجهی آنها را مستقیم یا غیرمستقیم، آشکارا یا نهانی، دولتهای امپریالیستی یا ارتجاعی تأمین میکنند، بهوضوح نشاندهندهی یکی از سناریوهای امپریالیستی برای آیندهی ایران است که نهتنها در عمل و درازمدت آرزوی دموکراسی و آزادیخواهی ایرانیان از مشروطه به بعد را بار دیگر به شکست منتهی میکند بلکه از آن مهمتر وهن تاریخی به ملتی است که طی چند نسل و بیگمان بیش از هر ملت دیگری در این منطقه و با یکی از طولانیترین سوابق در میان کشورهای جنوب جهانی درگیر مبارزات دموکراتیک و عدالتجویانه بوده است.
نقد اقتصاد سیاسی
ﻓﺼﻞﻧﺎﻣﻪی ﮐﺎﻧﻮن ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﮔﺎن اﯾﺮان ، دوره ی ﺳﻮم ، وﯾﮋهﻧﺎﻣﻪی ﺷﺎﻤرهی ،۴ اردﯾﺒﻬﺸﺖ ١٤٠١ . وﯾﮋهی ﻣﺒﺎﺣﺚ ﻧﻈﺮی : ﻣﻮاﺿﻊ و ﭼﺎﻟﺶﻫﺎ؛ ﻧﮕﺎه ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ و اﮐﻨﻮن ، راهﺟﻮﯽﯾ ﺑﺮای آﯾﻨﺪه . . ﻣﺎﺷﺎﻪّٰﻠﻟ اﺣﻤﺪی / اﻣﺮﯿﻫﻮﺷﻨﮓ اﻓﺘﺨﺎری راد / ﻣﯿﻼد ﺟﻨﺖ / ﺣﺴﻦ ﺣﺴﺎم / ﻣﺤﺴﻦ ﺣﮑﯿﻤﯽ / رﺿﺎ ﺧﻨﺪان )ﻣﻬﺎﺑﺎدی( / ﺣﺴﻦﯿ دوﻟﺖآﺑﺎدی ...
غیر دولتی کردن تعلیم و تربیت یکی دیگر از ستمهایی ست که حاکمان در حق مردم روا میدارند. قانون اساسی میثاق مردم و حاکمان است. آنهایی که خود را پاسبان حقوق مردم و مجری قانون میدانند خود بزرگترین قانون شکنان هستند.
اصل سی قانون اساسی هرگونه خصوصی سازی آموزش و پرورش را ممنوع دانسته است اما میبینیم که مجلس جمهوری اسلامی قانونی برخلاف قانون تصویب میکند و این نشانه بزرگی بر ملی و مردمی نبودن مجلس است. همگان میدانند که بسیاری از دانش آموزان به خاطر نداشتن شهریه در مدارس خصوصی و حتی مدارس به اصطلاح دولتی، تحقیر میشوند ترک تحصیل میکنند یا عقدهای میشوند.
برخلاف رویکرد مطالبهمحور که در جستجوی یافتن راهحل مشکلات در سطوح بالایی است؛ نقطه عزیمت تشکلیابی، تقویت و همبستگی پایینیهاست. وقتی تاکید بر تشکلیابی به عنوان استراتژی اصلی است، این مطالبات و کنشهای اعتراضی هستند که در مقام تاکتیک قرار میگیرند. تشکلیابی، فرصتِ تمرین کارگروهی و دموکراسی از پایین را فراهم میکند.
معلمان در سالهای اخیر یکی از رساترین و همسازترین صداهای اعتراض را در ایران بلند کردهاند، به گونهای که بعضی تحلیلگران، «کانون صنفی معلمان» را «پایدارترین تشکل مستقل کارگری» میدانند. محمد حبیبی، سخنگوی این کانون، در گفتگو با آسو، این حرکت مدنی را «جنبشی نوپا» میخوانَد که علاوه بر خواستههای معیشتی، مطالبات منزلتی را نیز دنبال میکند و «عادیسازیِ خیابان برای عامهی مردم و بازپسگیری خیابان از حاکمیت» یکی از مهمترین دستاوردهایش بوده است.
نوشتهی: اریک هابسبام
ترجمهی: حسن مرتضوی
آگاهی از خود بهمثابه یک طبقه و سازماندهی خود به عنوان یک طبقه! قدرت تاریخی تفکر و احساس تودههای مردم.اول ماه مه راهی را روشن میسازد که مردان و زنانی که بهعنوان یک فردْ گنگ، ناتوان و بیقدرت هستند، میتوانند اثر خود را بر تاریخ بگذارند.
نقد