در انقلاب ۵۷ سازمان یافتگی مردم در پائین بسیار ضعیف بود و همین خلاء سازمان یافتگی بود که فرصتی برای روحانیت شیعه (یعنی تنها نیروی سازمان یافته) به وجود آورد که بالا بپرد و قدرت را قبضه کند. برای رسیدن به آزادی، برابری و دموکراسی، ما بیش از همه به سازمان یابی مستقل نیروهای اجتماعی پائین و از پائین نیاز داریم و اکنون امکانات سازمان یابی از پائین بسیار بیشتر از سال ۵۷ است، بنابراین امروزغفلت از سازمان یابی مستقل واقعاً نابخشودنی است.

منبع :«وبسایت زمانه»

در ٢٣بهمن ماه ١٣٦١، يازده تن از فرزندان دلاور خلق کرد و يارانی از ساير نقاط ايران، در لباس پيشمرگان فدائی برای دفاع از حق تعيين سرنوشت خلقها و در راه آزادی و سوسياليسم جان خود را فدا نمودند. توده‌های مردم در سراسر کردستان با اميد به دستيابی به حقوق دموکراتيک و عادلانه خود در ایرانی آزاد و دمکراتیک، فعالانه در انقلاب ضدسلطنتی مشارکت نمودند اما از همان فردای استقرار استبداد مذهبی زير وحشيانه‌ترين حملات قرار گرفتند چرا که چشم‌اندازی که اين مردم برای خود متصور بودند به طور کامل در تضاد و ضديت با اهداف ضدمردمی سران تازه به حاکميت رسيده قرار داشت.


جنبش چریکی ایران توانست به یاری پراکسیس خود یک چارچوب ارجاعی، یک روحیه و سرمشق برای کنشگران سیاسی ایرانی ایجاد کند. منصفانه است اگر بگوییم سلوک و پیکار چریک‌ها سرمشقی برای جوانانِ سیاسی‌شده شد. نبرد جنبش چریکی ایران توانست تخیل ایرانیان شهرنشین، به‌ویژه جوانان شهرنشین، را تسخیر کند و آن‌ها را با پرسش‌های سیاسی مهمی درباره‌ی این‌که چطور باید با حاکمیت اقتدارگرا درآویخت روبه‌رو کند. (ص. ۴)

نقد اقتصاد سیاسی

در زمانی که حتی خبر اعدام، ‏خشم جامعه را در سطح واکنش‌های جمعی بی‌نظیر (مانند تجمع خیابانی و تجمع جلوی زندان) بالاتر می برد، بجای آنکه خفقان را فراگیر کند، یعنی مکانیزم‌های سرکوب حداکثری مستقیم هر روز بیشتر به بحران می خورند. حفظ همبستگی جمعی و تخطی‌های بیشتر جمعی این بحران را بیشتر هم می‌کند، اگر بشود‌ اگر طبق سنت قضایی_امنیتی، خودشان از این بخشنامه عدول نکنند و مانع آزادی برخی بشوند، طبق این بخشنامه، علاوه بر برخی معترضین قیام ژینا، با قید تعهد و ندامت و از این دست چیزهای احمقانه، جمعی از زندانیان سیاسی بازداشتی قبل از قیام، بی قید و شرط آزاد می‌شوند. ‏مشتاقانه آزادی رفقایمان را انتظار می‌کشیم‌ و حرمت آزادی را پاس می‌داریم.


حرکات اعتراضی زاهدان که راسک هم تاحدودی به آن پیوسته است با شجاعت قهرمانه ای ادامه یافته است. از نظر کلی می توان گفت حرکات اعتراضی زاهدان همچنان به سنیان بلوچ محدود است ولی با همدردی ساکنان غیر بلوچ و غیر سنی شهر همراه است و نیرو های امنیتی و بعضی از دسته های افراطی نتوانسته اند بین شیعه- سنی و یا بلوچ و غیر بلوچ شکاف ایجاد کنند.

هوشنگ نورائی (ایوب حسین بر)

اگرچه اعتراضات در پی جان باختن زنده‌یاد «مهسا امینی» برای برخی چندان غیر منتظره نبود، بی‌تردید پایداری بیش از صد روزۀ اعتراضات، افزایش دامنه و تراکم اعتراضات و همچنین تغییرات در الگوی اعتراضات بسیاری را متعجب و غافلگیر کرد؛ از جمله اینکه اعتراضات بخشی از زنان و دختران علیه تبعیض‌های جنسیتی و همینطور حجاب اجباری که با صورت‌بندی‌های «جنبش زنان» و «ناجنبش زنان» سال‌ها به اشکال مختلف استمرار و تداوم داشت، ناگهان نیروی قابل توجه و موثر برای کنش جمعی اعتراضی شد

سعید مدنی

لازم است نسبت به هژمونی طلبی این جریان و تکیه اش به قدرت های خارجی و دل بستن به « گوادلوپ دوم» گرچه در شکل و شمایل و شرایطی دیگر حساس باشیم. ما باید وحدت و یا همسوئی در عین تکثر را که از بزرگترین درس‌های انقلاب «زن، زندگی، ازادی» در طی‌چندین ماه گذشته هست، بیاموزیم و آن را در تناسب به فضای خارج کشوربکارگیریم. این وحدت یا همسوئی می‌تواند متناسب با عملکرد و برنامه نیروهای راست و بینابینی و چپ و دموکرات سطوح بندی شود.

تقی روزبه

درباره‌ی تداوم اجرای سیاست‌های نولیبرالی در ساختار بسته‌ی سیاسی خصوصی‌سازی در ایران بعد از جنگ، در همه‌ی دولت‌ها و همه‌ی شرایط پیش رفته است. خصوصی‌سازان اغلب از بحران‌ها هم برای خود فرصت ساخته‌‌اند. به‌گونه‌ای که در آخرین مرحله‌ی آن تا امروز حتی در روزهایی که اعتراضات خیابانی در ایران در جریان بود فرآیند «خصوصی‌سازی» دارایی‌های دولت، نه فقط متوقف نشد بلکه با شدت و سرعتی بی‌سابقه پیش رفت. واگذاری‌های مهمی صورت گرفت، تصمیماتی نو گرفته شد و مصوبات جدیدی تهیه و ابلاغ شد و برخی از آن اقدامات انتقادهایی برانگیخت.[۱]

منبع: نقد اقتصاد سیاسی

مناسبات بین‌المللی قطعا اهمیت بسیار دارد، اما آیا راهی جز تقلا برای موازنه و تلاش برای خروج از مدار وابستگی، برای مراوده کم‌تنش با جهان وجود دارد؟ غلتیدن از یک وابستگی به وابستگی دیگر (توپ برای بازی ابرقدرت‌های غرب و شرق شدن)چگونه حلال بحران ماست؟ ما عاشق وطنمان هستیم، در این خاک خونین، دست‌ در دست، در ادامه بیش از صدسال خون برای دموکراسی و عدالت می جنگیم و نمی خواهیم چکمه‌های بیگانه به خاکمان توهین کنند. ما راهی جز قدرت همبسته و متحد ستمدیدگان نمی شناسیم، کسانی که مدعی راه نتیجه‌بخش‌تری هستند برایمان توضیح دهند.